شارل میشل؛ داستان ناگفته ایران
مصاحبه واشینگتن تایمز با شارل میشل
واشنگتن تایمز ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۵
چارلز میشل، رئیس سابق شورای اروپا، در برنامه «کاپیتول هیل شو» دیدگاههای خود را درباره رژیم کنونی ایران و آینده احتمالی این کشور به اشتراک میگذارد.
ایران: داستان ناگفته
برخی ناظران بینالمللی معتقدند که دولت کنونی جمهوری اسلامی ایران پس از شکست سه گروه نیابتی خود، یعنی حماس، حزبالله و حوثیها، در وضعیت بسیار آسیبپذیری قرار دارد.
برخی با توجه به تضعیف موقعیت ایران در منطقه، احتمال تغییر رژیم را در افق میبینند. آیا این احتمال واقعبینانه است؟
بازیگران کلیدی در این درام پرمخاطره چه کسانی هستند؟ آیا جایگزین مناسبی برای اداره ایران در صورت سقوط رژیم کنونی وجود دارد؟
تیم کنستانتین، روزنامهنگار باسابقه، در این مجموعه چندقسمتی با مهمانان متنوعی گفتوگو میکند و به واقعیات سیاسی ایران به شکلی میپردازد که کمتر رسانه غربی تاکنون انجام داده است.
مجری: شارل میشل، رئیس سابق شورای اروپا، امروز در برنامه کپیتول هیل حضور دارد تا دیدگاههای خود را درباره رژیم کنونی ایران و آینده احتمالی این کشور به اشتراک بگذارد. بسیار ممنون که در این برنامه شرکت کردید. از شما سپاسگزارم.
شارل میشل: خوشحالم که اینجا هستم.
مجری: در ماه ژوئیه در ایتالیا، شما در جلساتی شرکت داشتید و سپس در کنفرانسی با حضور مریم رجوی و تعدادی از رهبران اروپایی و آمریکایی حضور یافتید. در آنجا درباره ایران صحبت کردید و گفتید که سیاست مماشات نباید گزینهای برای برخورد با ایران باشد. بیشتر توضیح دهید که منظور شما چه بود و کشورهای اروپایی و ایالات متحده چه اقداماتی میتوانند انجام دهند تا از مماشات با رژیم کنونی ایران خودداری کنند؟
شارل میشل: ما درسهای خود را آموختهایم و من از تجربیاتم در مسئولیتهای پیشینم به این نتیجه رسیدهام که رژیم دیکتاتوری ایران از تمام ابزارهای ممکن برای فشار بر دولتهای غربی، از جمله در اتحادیه اروپا، استفاده میکند. برای مثال، گروگانگیری یکی از این ابزارهاست.
همچنین، سرکوب مخالفان، چه در داخل ایران و چه در خارج از آن، ادامه دارد. این رژیم تلاش میکند با توسعه تسلیحات هستهای، جهان را تهدید کند و دیدگاه افراطی خود را تحمیل نماید.
در گذشته، اتحادیه اروپا تلاش زیادی برای برقراری ارتباط و مذاکره با این رژیم، بهویژه از طریق توافق هستهای (برجام)، انجام داد. اما با وجود همه این تلاشها، نتیجهای حاصل نشد. هر بار که سعی کردیم با صداقت وارد گفتوگو شویم، رژیم از این صداقت سوءاستفاده کرد و حتی تلاش کرد با فشار و تهدید بیشتر، زمان بخرد. گاهی اوقات، رژیم با بازی نقش پلیس خوب و پلیس بد، این تصور را ایجاد میکند که در حال همکاری است، اما در واقع هدفش نزدیکتر شدن به دستیابی به سلاح هستهای است.
مجری: در جریان جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل و دخالت ایالات متحده، که شامل بمباران تأسیسات هستهای ایران بود، برخی معتقدند رژیم ایران به شدت تضعیف شده و بیش از هر زمان دیگری در آستانه فروپاشی قرار دارد. اما برخی رهبران در اروپا و آمریکا نگرانند که در صورت فروپاشی رژیم، ایران به هرجومرج فرو رود. آیا جایگزینی معتبر برای رژیم کنونی در ایران وجود دارد یا صرفاً خلأ ایجاد خواهد شد؟
شارل میشل: اولین درس من این است که سیاست مماشات کارساز نیست. این نکته اول من است.
نکته دوم این است که سکوت در برخی موقعیتها نوعی همدستی محسوب میشود. به همین دلیل باید بسیار صریح و شفاف درباره ماهیت این رژیم صحبت کنیم، نه تنها به خاطر مردم ایران، بلکه به دلیل تهدیداتی که برای منطقه و امنیت جهانی ایجاد میکند.نکته سوم و بسیار مهم این است که رژیم ایران تلاش میکند این تصور را ایجاد کند که بدون آنها، کشور به هرج ومرج فرو خواهد رفت. اما این درست نیست.
واقعیت این است که یک جایگزین وجود دارد؛ یک اپوزیسیون سیاسی سازمانیافته که هم در داخل ایران فعال است و هم در خارج از کشور حمایتهای فزایندهای کسب کرده است.
به عنوان نخستوزیر سابق و رئیس سابق شورای اروپا، کاملاً درک میکنم که وقتی این اپوزیسیون اعلام میکند نه درخواست پول دارد و نه خواستار عملیات نظامی است، این پیام بسیار قوی است.
آنها معتقدند مردم ایران خودشان سرنوشتشان را تعیین میکنند. دولتها و رهبران دموکراتیک در خارج از ایران باید به صراحت اعلام کنند که به این سازمان سیاسی و برنامه آن، یعنی طرح ۱۰ مادهای، اعتماد دارند. این طرح شامل اصول بنیادینی مانند برابری جنسیتی، جدایی دین از دولت، و یک ایران غیرهستهای است که در صلح با همسایگانش زندگی میکند.
این اصول امیدی برای آینده ایران هستند. ما سادهلوح نیستیم و دشواریها و پیچیدگیهای موجود را دستکم نمیگیریم، اما ارسال پیام امید و امکان آیندهای بهتر برای ایران و منطقه بسیار مهم است.
مجری: شما درباره مقاومت مردم در داخل ایران و اهمیت صدای آنها صحبت کردید و همچنین هشدار دادید که سکوت میتواند نوعی همدستی باشد. اگر غرب نباید منفعل بماند، و در عین حال از آنها درخواست کمک نظامی یا مالی نشود، رهبران غربی چه اقدامات عملیای میتوانند انجام دهند تا مردم ایران احساس کنند مورد حمایت هستند؟
شارل میشل: به نظر من دو عنصر مهم وجود دارد. اول، ما نباید از رژیم ایران بترسیم یا مرعوب آن شویم. این رژیم از تمام ابزارها برای فشار، تهدید و ارعاب کشورهای غربی استفاده میکند. ما نباید مرعوب شویم و باید صریح و شفاف باشیم.
برای مثال، گزارشهای اخیر نشان میدهند که رژیم به اعدامهای خودسرانه و استفاده از مجازات اعدام به عنوان ابزاری برای سرکوب مخالفان ادامه میدهد. باید صراحتاً اعلام کنیم که مرعوب نمیشویم و باید صدای خود را بلند کنیم. وقتی میگویم سکوت در برخی موارد همدستی است، کاملاً متقاعد شدهام که سکوت ما رژیم را قویتر و ما را ضعیفتر میکند. این نکته اول من است.
نکته دوم این است که باید با جایگزینهای رژیم تعامل کنیم. مردم ایران، چه در داخل و چه در خارج از کشور، دیدگاه روشنی برای ایران جدید، قانون اساسی جدید و بنیانهای جدید برای این کشور دارند. این رویکرد میتواند شرایط را برای مردم ایران، منطقه خاورمیانه و جهان تغییر دهد، زیرا این رژیم بزرگترین صادرکننده نفرت، تروریسم و قطبی کردن است. ما نمیتوانیم این وضعیت را بپذیریم. به همین دلیل، من به شخصه با همه بازیگران ممکن در ارتباط هستم، گوش میدهم و دیدگاههای مختلف را بررسی میکنم.
البته وقتی کشوری در اتحادیه اروپا را اداره میکنید، باید واقعیتهای ژئوپلیتیک پیچیده را در نظر بگیرید. اما مهم است که به همه صداها، بهویژه آنهایی که برنامه روشنی برای آینده ایران دارند و میتوانند جایگزینی معتبر باشند، گوش دهیم.
مجری: شما حداقل دو بار از واژه "تهدید و باجخواهی" درباره برنامه هستهای ایران استفاده کردید. گفتید که در گذشته، غرب با اعتماد کامل به مذاکرات شکست خورده است. اگر نمیتوان به رهبری کنونی ایران اعتماد کرد، چه گامهای مناسبی برای برچیدن کامل برنامه هستهای ایران میتوان برداشت؟
شارل میشل: خوشبختانه برخی کشورهای اروپایی تصمیمات مهمی درباره مکانیسم ماشه (snapback) اتخاذ کردهاند. این راهی برای افزایش فشار بر رژیم و نشان دادن این است که ما دیگر سادهلوح نیستیم و به آنها اعتماد نداریم. باید نشان دهیم که آماده اعمال تحریمهای جدید هستیم. خواهیم دید که واکنشها چه خواهد بود. اما تجربه من این است که چندین بار با نمایندگان رژیم، از جمله رؤسای جمهور ایران، گفتوگو کردهام. در اروپا، اغلب این تصور وجود داشت که برخی افراد در رژیم ممکن است میانهروتر باشند و با مذاکره با آنها، بتوان امیدوار بود که نفوذ بیشتری در رژیم پیدا کنند. این فرضیهای بود که در گذشته داشتیم.اما باید درسهایمان را بیاموزیم.
ما بارها به رژیم فرصت نشان دادن حسن نیت دادیم، اما هیچ نتیجهای ندیدیم. وقتی چیزی کارساز نیست، نباید همان روش را تکرار کنیم. باید رویکردمان را تغییر دهیم تا مؤثرتر باشیم و به اهداف استراتژیک خود برسیم.
مجری: در سخنرانیتان در کنفرانس تابستان گذشته، به زنان، دانشجویان و معترضان ادای احترام کردید و بهطور خاص به آنها اشاره کردید. آیا سازمان ملل متحد یا اتحادیه اروپا باید نقش بزرگتری در حمایت از کسانی که در ایران سخن میگویند یا نقش رهبری دارند، اما بخشی از دولت رسمی نیستند، ایفا کنند؟
شارل میشل: بله، ابتدا میخواهم به زنان و مردانی که با عزم راسخ برای دفاع از آزادیهای اساسی و اصول دموکراتیک مبارزه میکنند، ادای احترام کنم.
به نظر من، وظیفه اتحادیه اروپا، به دلیل باور به ارزشها و آرمانهای دموکراتیک، این است که هر کاری میتواند برای حمایت از این افراد انجام دهد. اولین راه، حمایت سیاسی از طریق صراحت و شفافیت و امتناع از تهدید شدن یا سکوت است.
اما فکر میکنم باید ابزارهای ممکن را برای حمایت و حفاظت از این افراد توسعه دهیم. وقتی گاهی لحن خود را تعدیل میکنیم، احساس میکنم در واقع تسلیم میشویم. وقتی تسلیم میشویم، رژیم دیکتاتوری ایران در موقعیتی قرار میگیرد که بیشتر سرکوب و ارعاب کند. برای جلوگیری از این وضعیت، باید بسیار مصمم باشیم، صراحتاً صحبت کنیم و با کسانی که ایده روشنی برای ایران متفاوت از نظر نظام سیاسی دارند، تعامل کنیم.
مجری: شما به طرح ۱۰ مادهای خانم رجوی اشاره کردید. آیا راهی وجود دارد که رهبران اروپایی این طرح را در سیاست خارجی خود در قبال ایران ادغام کنند؟ و آیا باید این کار را انجام دهند؟
شارل میشل: این طرح بسیار مهم است، زیرا میتواند و امیدوارم که پایه و اساس آینده ایران باشد. به همین دلیل امیدوارم در آینده تعامل بیشتری با کشورهای مختلف جهان، از جمله در اتحادیه اروپا، صورت گیرد تا درک بهتری از این طرح و پیشنهادهای بنیادین آن برای تغییر چهره نظام سیاسی ایران و تضمین آزادیهای اساسی ایجاد شود.
مهم است که اشاره کنیم این طرح بر اساس رأیگیری عمومی است تا مشروعیت برای قانون اساسی جدید و پیشنهادهای قوی در این زمینه ایجاد کند. به نظر من، این طرح میتواند دستورالعملی برای گذار از دیکتاتوری به دموکراسی باشد و احتمالاً معتبرترین ابزار برای دستیابی به این هدف است.
مجری: شارل میشل، از شما برای این دیدگاهها تشکر میکنم، دوست من. از وقتی که گذاشتید سپاسگزارم.
شارل میشل: از شما تشکر میکنم.
Comments
Post a Comment